سريال هاي متفاوتي كه در شبكه نمايش خانگي ركورد زدند
سريال هاي متفاوتي كه در شبكه نمايش خانگي ركورد زدند
نزديك به سي سال است كه مهران مديري دارد سريال ميسازد و هر كارش فارغ از كيفيت و موضوع به زمان خود جزو آثار مهم و پربيننده بوده. با اين وجود كارنامه مديري از نظر آثار موفق و ناموفق نموداري سينوسي دارد و بارها پيش آمده كه بعد از موفقيتهاي همهجانبه با شكستهاي غافلگيركننده مواجه شود. همين كنجكاوي را پيرامون ساخته جديد او افزايش ميدهد؛ آيا با يك اثر موفق ديگر مواجه خواهيم شد يا سريالي كه بعدا كمتر كسي آن را به ياد خواهد آورد؟
پخش سريال دراكولا مهران مديري يا همان فصل دوم سريال موفق هيولا به تازگي آغاز شده و به همين بهانه در فيليمو شات نگاهي داريم به ساخته جديد مهران مديري.
هيولا در كارنامه مديري به اثر مهمي تبديل شد، تقريبا موفقترين اثر او در دهه نود كه براي آن ميتوان دلايل متعددي را برشمرد؛ از همكاري مجدد با پيمان قاسمخاني پس از سالها، براي طراحي قصه و روايت، گرفته تا پرداختن به موضوعي روز و همينطور دور شدن از فضاي تكراري چند مجموعه قبلي. حال، دراكولا دنبالهاي است بر يك سريال موفق كه با فاصلهاي حدودا يك ساله روانه بازار شده. هيولا داستان هوشنگ شرافت معلم سادهاي را روايت ميكرد كه در طول زندگياش به دليل شرافت و پاكدستي به هيچ جا نرسيده بود اما آشنايياش با كامران كامروا و برداشتن اولين گامهاي كج، مسير زندگياش را براي هميشه تغيير ميداد. در دراكولا خبري از خانواده شرافت و ديگر شخصيتهاي فصل اول نيست و اين بار كامران كامروا (با نقشآفريني خود مهران مديري) به شخصيت مركزي قصه تبديل شده. كامروا به طرز نامعلومي از زندان آزاد شده، مجددا با يك زن ثروتمند ازدواج كرده، با راه انداختن يك بنياد خيريه زندگي تازهاي را تشكيل داده و فرزندش هم به خارج از كشور رفته و يك بنگاه شرطبندي و قمار اينترنتي زده. در فصل دوم قرار است كه ببينيم كه كامروا چطور به يك مفسد اقتصادي تبديل شده و چطور به فعاليتش ادامه ميدهد و همين بهانهاي است براي سرك كشيدن به زندگي طبقهاي كه هيچ وقت از نزديك ديده نشده.
در شرايطي كه طبقه متوسط به بنبست رسيده و رسما هيچ مسير روشني را پيشروي خودش نميديد و اين باور عمومي در جامعه شكل گرفته بود كه در اين مملكت از راه راست نميشود به جايي رسيد، هيولا با انتخاب قهرماني هميشه شكست خورده و مفلوك از اين طبقه و سوق دادن او به سمت خلاف، الگوي دراماتيك جذاب و درگيركنندهاي داشت كه به راحتي ميتوانست با مخاطب ارتباط برقرار كند. در دراكولا فعلا خبري از قطب دراماتيك همدليبرانگيز در قصه نيست و داستان به طور كامل در يك طبقه تازه به دوران رسيده اتفاق ميافتد. اينجاست كه ميتوان پيشبيني كرد مسير سختي پيشروي سريال باشد.
در يكي دو سال گذشته، بحران اقتصادي و اختلاف طبقاتي در كشور به اوج خودش رسيده و تصويري كه در فضاي مجازي از زندگي مرفه و اعياني اقليتي محدود منتشر شده توامان توجه و نفرت عموم مردم را در پي داشته. اين را بايد اضافه كنيد به سابقه پررنگ گرايشهاي چپ در فضاي فكري و رسانههاي ايراني كه هميشه به شكلي ستيز با سرمايه و سرمايهداري را تقويت كرده. در اين وضعيت رفتن به سراغ طبقه فوق مرفه در ايران كه به طرز مشكوكي معلوم نيست از كجا و چگونه به اين ثروت دست پيدا كرده، بدون شناخت و نشاني دقيق به شدت ميتواند سوءتفاهمبرانگيز باشد و به تصويري جعلي منجر شود كه مخاطب آن را پس ميزند.
در سريال دراكولا سازنده به سراغ شخصيتها و فضايي رفته كه در فصل قبلي به عنوان قطب منفي بالقوه قصه معرفي شده بودند و اين بار هرچقدر هم كه براي هجو و تمسخر اين طبقه تلاش شود، بدون وجود شخصيت يا عنصري كه همدلي بيننده را جلب كند، قصه به سختي پيش ميرود؛ چرا كه نيازمند برخورد و تضادهاي دراماتيك است. جداي از اين، تجربه ثابت كرده كه دنبالهسازي براي آثار موفق به اندازه كافي كار سختي هست و بايد توقع بالاي مخاطبان را در همان بدو امر برآورده كند.
مديري حدود يك دهه قبل با قهوه تلخ، فارغ از كيفيت، راهي پيدا كرد براي شوخي و نقد حاكمان در مقابل مردمان. دهه بعد، در آثارش انگشت خود را تماما به سمت مردمان نشانه گرفت. دراكولا به سراغ موضوعي رفته كه بدون خطكشي روشن و مشخص، ممكن است در پرداخت و نمايش به مشكل بخورد. حداقل تجربه تماشاي اپيزود اول سريال نشان ميدهد كه براي مديري حمله به طبقه ثروتمند نوكيسه در ايران امروز، بدون شرح و تفسير دقيق و درست از خاستگاه اين طبقه، نسبت به هر چيزي اولويت داشته، حتي خلق موقعيتهاي كمدي و روايت داستان.
مسلما نام مهران مديري براي شروع ميتواند موفقيت هر اثري را تضمين كند اما در شرايط فعلي كه مخاطبان با بيشمار شبكه مواجهاند و حق انتخاب آنها در حوزه محصولات توليدي پلتفرمهاي پخش آنلاين افزايش پيدا كرده، راضي نگه داشتن بيننده از هر زماني سختتر شده. بايد ديد كه اين بار مديري با دراكولا در مقابل چنين چالش سختي چگونه عمل ميكند.
انيميشن ديرين ديرين
داستان انيميشن ديرين ديرين
ديرين ديرين نام يك مجموعه پويانمايي ايراني در ژانر طنز است كه با كارگرداني و تصويرگري علي درخشي است كه به مشكلات اجتماعي و اقتصادي و زيست محيطي مي پردازد اولين قسمت اين مجموعه مسافرت هاي نوروزي بود. اين مجموعه نخستين بار در نوروز ?? منتشر شد و سريال آن در سال 99 از طريق فيليمو پخش شد. محمدرضا عليمرداني گويندگي تمام قسمت ها و شخصيت هاي اين انيميشن را تا كنون بر عهده داشته است فقط در قسمت هاي رپچه ليدا مومني همراه محمدرضا عليمرداني گويندگي مي كند.
درباره كارتون ديرين ديرين
سريال ديرين ديرين به كارگرداني علي درخشي در سال 1399 ساخته شده است. اين سريال محصول كشور ايران و در ژانر انيميشن و كمدي ميباشد. .
به گزارش روابط عمومي فيليمو، سريال طنز «ديرين ديرين» با شعار «احمقانهترين سريال ايران»، پس از بررسي رفتاركاربران و ثبت آمار بازديد مخاطبان در هفته اول انتشار، ركورد 3 ميليون و 878 هزار و 73? دقيقه تماشا را ثبت كرده است.
اين پويانمايي به كارگرداني علي درخشي و تهيه كنندگي عبدالحسين و محمد ابوالحسني، به سراغ موضوعات و مشكلات اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي رفته است و محمد رضا عليمرداني (دوبلور، خواننده و بازيگر با سابقه صداپيشگي 23شخصيت اين سريال چون راوي، وي، قرمزاني، قهواني، اينيوعه و …) صداپيشگي تمامي شخصيتها وكاراكترهاي اين انيميشن را برعهده دارد.
همچنين نظرات ثبتشده در پلتفرم فيليمو و رفتارشناسي كاربران، نشان از استقبال مردم از سريالهاي تكموضوعي با مدت زمان كوتاه دارد و مجموعه «ديرين ديرين» نيز در ?0 قسمت 20 دقيقهاي با پخش دو قسمت موردتوجه و رضايت مخاطبان قرار گرفته است.
اين سريال، محصول استوديو پويانمايي نسل انديشه سبز است و روزهاي شنبه و يكشنبه هر هفته از فيليمو پخش ميشود.
برچسب: ،